کاخ سفید استانداردهای جدیدی را برای نورپردازی اعلام کرده است. همانطور که قبلاً گفتهام، من ممنوعیت اقتصادی را به ممنوعیت کامل ترجیح میدهم. با این حال، یک استاندارد عملکرد کمتر سختگیرانه ممکن است مزایایی داشته باشد. من اخیراً از ارلینگ موکسنس در نروژ بازدید کردم، که یک مقاله جالب به من داد که یکی از مزایای احتمالی استانداردها را، حتی در جایی که فرض میشود مصرفکنندگان بهینهسازی میکنند، شرح میدهد.
یک استدلال رایج علیه استانداردهای کارایی این است که آنها محصولاتی را که انتخابهای بهینه را برای مشتریان نشان میدهند ممنوع میکنند و در نتیجه منجر به کاهش سودمندی مشتری میشوند. در این مقاله، روشی را برای تخمین چنین ضررهایی پیشنهاد و آزمایش میکنیم. از تحلیل همپیوندی برای تخمین توابع سودمندی افرادی که اخیراً یخچال خریدهاند استفاده میشود. از توابع سودمندی برای محاسبه سودمندی افراد از تمام یخچالهای موجود در بازار استفاده میشود. ضررهای سودمندی آشکار شده ناشی از انتخابهای غیراصولی توسط مشتریان با سایر دادههای مربوط به رفتار مشتری سازگار به نظر میرسد. همین تخمینهای سودمندی برای یافتن ضررهای ناشی از استانداردهای بهرهوری انرژی که محصولات را از بازار حذف میکنند، استفاده میشود. برخلاف ادعاهای قبلی، ما دریافتیم که استانداردهای بهرهوری میتوانند منجر به افزایش سودمندی برای مشتری متوسط شوند. این امر به این دلیل امکانپذیر است که مشتریان در وهله اول انتخابهای کاملی انجام نمیدهند.
نکته کلیدی در اینجا این نیست که مشتریان احمق هستند و باید توسط دولت مورد حمایت قرار گیرند. این روش توابع سودمندی مشتری را همانطور که هست (همراه با تصورات غلط احتمالی) میپذیرد. با این حال، مصرفکنندگان جستجوی محدودی برای لوازم خانگی انجام میدهند (احتمالاً به دلیل پرهزینه بودن جستجو)، و بنابراین یک جزء تصادفی قابل توجه در انتخابهای آنها وجود دارد. استانداردها در این حالت با تمرکز بر فضای جستجو، حداقل در رابطه با یک ویژگی محصول، کمک میکنند. آنها حتی تا حدی که بهرهوری انرژی با سایر جنبههای کیفیت محصول (به عنوان مثال، به دلیل استفاده از قطعات با کیفیت بالاتر) مرتبط باشد، مفیدتر هستند.